حوادث

شکایت مرد اعدامی از همسرش به‌دلیل خیانت

مرد اعدامی وقتی متوجه ارتباط زنش با مرد بنگاهدار شد، با شکایت از او خواستار اشد‌مجازات برای همسرش شد.

چهار سال قبل زندگی‌اش در جریان یک درگیری در‌ سراشیبی سقوط قرار گرفت‌؛ سقوطی که با قتل، حکم قصاص و حالا خیانت هر روز برگ جدیدی از زندگی را برایش رو می‌کرد‌. می‌گوید‌: «‌زیر تیغ هستم و‌ انتظار نداشتم همسرم پای من بماند و می‌توانست طلاق بگیرد نه این‌که خیانت کند‌.‌» میلاد از زندان شکایتی را علیه همسرش مطرح و او را به خیانت متهم کرده است‌. پس از این شکایت پرونده‌اش به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد‌. در جلسه دادگاه، میلاد از زندان قزلحصار به دادگاه منتقل شد و به قضات گفت‌: «چهار سال قبل در جریان یک دعوای دسته‌جمعی متهم به قتل شده و‌ بعد ‌ازمدتی محاکمه شدم‌. قضات حکم به قصاص من دادند و ‌این رای در دیوان‌عالی کشور مهر تایید خورد‌. حالادرمرحله استیذان است و اگر اولیای‌دم رضایت ندهند، قصاص می‌شوم‌. در این شرایطی که دارم همسرم می‌توانست از من جدا شود اما به‌جای جدایی، خیانت کرد.»
مرد زندانی ادامه داد: «وقتی زندانی شدم، مینا، همسرم مدام به ملاقاتم می‌آمد و پیگیر کارهایم بود اما مدتی است رفتارش سرد شده و به دیدنم نمی‌آید‌. این تغییر رفتارش باعث شکم شد و متوجه شدم در یک آرایشگاه در نزدیکی محل زندگی‌مان مشغول کار شده و رفت‌و‌آمدهای مشکوکی دارد‌. از خواهرم خواستم او‌ را چند روزی زیر نظر بگیرد که متوجه ارتباطش با مرد بنگاهداری شد‌. با او به کافی‌شاپ و رستوران رفته و خواهرم از آنها عکس گرفته است‌. یک شب مینا همراه آن مرد به خانه‌اش رفت و صبح زود بیرون آمد. وقتی متوجه این موضوع شدم، دیگر نتوانستم ‌طاقت ‌بیاورم ‌و‌ تصمیم ‌به شکایت گرفتم‌. ما بچه‌ای داریم که با مینا زندگی می‌کند‌. نمی‌خواهم او ‌پیش مادری خیانتکار باشد و حضانتش باید سلب شود. مینا وقتی من دستگیر شدم به پای من ماند و خیلی سختی کشید‌. اگر خسته شده بود می‌توانست طلاق بگیرد نه این‌که خیانت کند‌. سزای او مرگ‌است.‌»
پس از آن نوبت به شاهدان رسید. صاحب سوپرمارکتی مقابل خانه مرد غریبه در تشریح ماجرا گفت: «مرد بنگاهدار را می‌شناسم. مقابل مغازه‌ام خانه مجردی دارد. یک شب همراه همسر شاکی وارد این خانه شد و صبح بیرون رفت.‌»
در ادامه دو شاهد دیگر هم همین اظهارات را تایید کردند.
رئیس دادگاه سپس از مینا خواست از خود دفاع کند که زن جوان با رد اتهامش گفت: «‌مرد بنگاه‌دار را می‌شناسم‌. عکس و فیلم‌های داخل رستوران و کافه متعلق به من است اما هیچ‌وقت رابطه‌ای با این مرد نداشتم. من به خانه‌اش رفتم تا درباره مسائل کاری صحبت کنیم‌.»
محمد شمس، وکیل مرد زندانی در واکنش به دفاعیات این زن گفت: با توجه به اقاریر این زن، او با مرد غریبه رفت‌و‌آمد داشته است. رفتن به خانه این مرد چه توجیهی غیر از برقراری رابطه پنهانی دارد. اگر قرار بر صحبت کاری بود می‌توانستند در همان کافه یا رستوران قرار بگذارند. پس از دفاعیات متهم و وکیلش، قضات ختم جلسه دادگاه را اعلام کرده و برای صدور رای وارد شور شدند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا