شریف خسروی
به آمارهاي زير توجه کنيد:
1- بر اساس گزارش مرکز آمار ايران، نرخ بيکاري در تابستان امسال به 9/7درصد رسيده که کمترين ميزان در سه دهه اخير است!
2- نرخ تورم اعلامي براي سال 1401 از سوي بانک مرکزي ايران 46.5 درصد اعلام شده است و تورم نقطه به نقطه نيز که در درگاه ملي آمار اعلام شده براي مهر و ابان سالجاري به ترتيب 45.5 و 44.9 مي باشد.
3- بر اساس آنچه خبرگزاري فارس به نقل از تانکر ترکرز نوشته؛ صادرات نفت ايران در سالجاري به روزانه حدود1.5 ميليون بشکه رسيده که يک رکورد بي سابقه از آغاز تحريم هاي در دوره دوم از سال 2018 تا کنون بوده است.
4- سيد موسي موسوي، عضو کميسيون انرژي مجلس به شانا گفته است: دو برابر شدن حجم صادرات نفت و بازگشت پول آن به کشور، از خدمات ارزنده وزارت نفت در دوسال گذشته بوده استـ « اين ادعا بارها و بارها از سوي مسوولان مختلف دولتي تکرار شده است».
5- در حالي که در سال 1401 قيمت هر دلار 60 هزار تومان را نيز پشت سر گذاشت، تا امروز در محدوده 50 هزار تومان باقي مانده، که حدود 110 درصد نسبت به دولت قبل افزايش قيمت داشته است.
6- ….
در نگارش اين مطلب نگاه سياسي دخيل نيست، چه آنکه موفقيت هر دولتي، نتيجه و سودش به مردم مي رسد و نگارنده به عنوان يک شهروند از آن استقبال مي کند، اما ظاهرا مدينه مسوولان، با مدينه مردم فرق دارد، معلوم نيست امارها از کدام جامعه، جمع آوري و با کدام سنجه ها سنجش مي شوند، هر چه هست، اينکه بين آمارهاي کاهشي اعلام شده از سوي دولت ( نظير تورم و نرخ بيکاري) و واقعيت هاي جامعه تفاوت معناداري وجود دارد به گونه اي که موفقيت هاي اقتصادي ابرازي دولت مورد قبول کمتر کسي واقع مي شود.
و اما پرسش هايي که هر ذهن کنجکاوي به دنبال پاسخ آن است:
1- در حالي که به دليل گران شدن نرخ دلار- کاهش ارزش ريال- قيمت مواد اوليه توليدي وارداتي چندين برابر شده است و نيز به دليل افزايش قيمت نهاده هاي توليد در داخل، نفس توليد کنندگان داخلي به شماره افتاده و از ديگر سو ورود گردشگر به کشور بسيار کاهش يافته است، دولت براي افکار عمومي به صورت شفاف و با ارائه مستندات اعلام کند که اين کاهش نرخ بيکاري که در سه دهه اخير بي سابقه بوده، چگونه به دست آمده است؟ با کدام رونق در توليد؟ اين معجزه چگونه رخ داده است و با چه ابزاري مي توان ان را ديد؟
2- در سال 1401 نسبت به سال قبل حدود 50 درصد قدرت خريد مردم کاهش پيدا کرد، امسال نيز با اندکي تقريب 50 درصد ديگر از قدرت خريد مردم نسب سال 1401 کاهش يافت، يعني يک کارگر و يا کارمند براي اينکه بتواند سطح زندگي خود را در سطح همان سال 1400 نگه دارد
و بيخيال آينده بهتر شود، بايد درامدش نسبت به همان سال، به 2 برابر افزايش يابد که در مجموع تنها طي 2 سال مردم دستکم 60 درصد فقيرتر شده اند.
3- روح مردم از آمارسازي سخت در عذاب است، مردم با نداري و مشکلات مي سازند و حاضر به همراهي با دولت هستند، اما آمار غلط روح و جسمشان را سوهان مي زند، اگر درامدهاي نفتي به طرز بي سابقه اي افزايش يافته و پول آن وارد کشور مي شود، پس چرا وضع مردم بهتر نمي شود؟! اين پول در کجا هزينه مي شود که زيرساخت هاي کشور نيز به مخاطره افتاده اند؟! چرا شبکه برق و گاز و … توسعه نمي يابد؟ چرا مردم لنگ يک قوطي شيرخشک هستند، چرا فشار مالياتي روز به روز در حال بيشتر شدن است؟ و هزاران سوال ذهن سوز ديگر…. چه کسي مقصر است؟
خوب است دولت مسووليت ها را بپذيرد، دستش را از جيب ملت بيرون بکشد و براي ناکامي ها و عدم دستاوردها آدرس غلط ندهد، چاره کار معلوم است، بکارگيري نخبگان اقتصادي و سياسي، کساني که دغدغه ايران دارند، توان کار وسلامت نفس دارند و از دين نردبان ترقي نمي سازند.
در اين صورت اعتماد مردم به دولت تقويت، مفسدان پالايش و مافياي دبش و غير دبش در خواب زمستاني خود فرو مي روند، و دزداني که بر سفره مردم نشسته اند، ديگر جرائت آفتابي شدن نخواهد داشت.ايدون باد
1402/10/05
